داستان جالب و عمرت اموز


عضو شوید


نام کاربری
رمز عبور

:: فراموشی رمز عبور؟

عضویت سریع

نام کاربری
رمز عبور
تکرار رمز
ایمیل
کد تصویری
براي اطلاع از آپيدت شدن وبلاگ در خبرنامه وبلاگ عضو شويد تا جديدترين مطالب به ايميل شما ارسال شود





کدام قسمت مارشال را بیشتر پسندیدید؟

آمار وب سایت:  

بازدید امروز : 625
بازدید دیروز : 383
بازدید هفته : 1410
بازدید ماه : 2694
بازدید کل : 263154
تعداد مطالب : 375
تعداد نظرات : 280
تعداد آنلاین : 1


Online User

داستان جالب

 

 زن شايعه ساز:

زني درباره همسايه اش شايعه زيادي ساخت و شروع به پراكندن آن كرد. بعد از مدت كمي همه اطرافيان آن همسايه، از آن شايعه باخبر شدند. شخصي كه برايش شايعه ساخته بود به شدت از اين كار صدمه ديد و دچار مشكلات زيادي شد. بعدها وقتي كه زن متوجه شد شايعه ای كه ساخته همه دروغ بوده و وضعيت همسايه اش را ديد، از كار خود پشيمان شد. پیش مرد حكيمي رفت تا از او كمك بگيريد بلكه بتواند اين كار خود را جبران كند. حكيم به او گفت: «به بازار برو يك مرغ بخر آن را بكش و پرهايش را در مسير جاده اي نزديك محل زندگي خود دانه به دانه پخش كن» آن زن از اين راه حل متعجب شد ولي اين كار را كرد. فرداي آن روز حكيم به او گفت حالا برو آن پرها را براي من بياور. آن زن رفت ولي 4 تا پر بيشتر پيدا نكرد. مرد حكيم در جواب تعجب زن گفت: انداختن آن پرها ساده بود ولي جمع كردن آنها به همين سادگي نيست. آن شايعه اي كه ساختي به سادگي انجام شد ولي جبران كامل آن غيرممكن است. پس بهتر است از شايعه سازي دست برداري.



عینک ریبن کت 2012 مجموعه طرح های آماده فتوشاپ2011 بازکردن در با تلفن

:: موضوعات مرتبط: مارشال سرگرمی , جوک و چیستان , داستان کوتاه , ,
:: برچسب‌ها: مارشال , مارشال خنده , عرفان هفت , داستان , جالب , داستان جالب , عبرت اموز , داستان جالب ,
:: بازدید از این مطلب : 1047
|
امتیاز مطلب : 11
|
تعداد امتیازدهندگان : 3
|
مجموع امتیاز : 3
ن : عرفان هفت
ت : پنج شنبه 16 آبان 1392
مطالب مرتبط با این پست
می توانید دیدگاه خود را بنویسید


نام
آدرس ایمیل
وب سایت/بلاگ
:) :( ;) :D
;)) :X :? :P
:* =(( :O };-
:B /:) =DD :S
-) :-(( :-| :-))
نظر خصوصی

 کد را وارد نمایید:

آپلود عکس دلخواه:








RSS

Powered By
loxblog.Com